نه تنها که هر روز خودش عجیب و غریبه بلکه به نظرم این روزها با یک پلاسِ بزرگ از جادو، جنون، شگفتی، اعجاز و آزادی همراهه. برای من که اینطوری بوده و دارم با تک تک لحظه هام کیف میکنم. رهایی، پذیرش و تسلیم پررنگ ترین حس هایِ این روزهامه رها از اسارتها انجام میدم، میگم، فکر میکنم، حس میکنم و میرم جلو. ثمره ی اینها واسم پروازه و کشف هرروز کشف میکنم، روندهایِ شخصیم رو میسازم و قانون هامو از نو مینویسم.

 

 

 راستش تو این مسیرهای جدید، پول میاد بی اینکه اونقدرها واسش تکاپو کرده باشم، عشق میاد بی اینکه واسش جون داده باشم، احترام میاد بی اینکه بخوام، همه چیز سر جاش قرار میگیره بی اینکه دنبالش باشم عجب دنیایِ شگفت انگیزیه مهم نبودنِ تاییدها و رها کردن اهمیت ها. در این دنیا همه ی اونچه میخوایم و نمی یابیم، به بهترین شکلش سر راهمون قرار میگیرن.

 

 

 این روزها زیاد فکر کردم به نوشتن از زندگی گذشته م به تصویر کشیدنِ عمیق ترین لایه هایِ درونیم، از نوشتن روزهایِ عجیب، سیاه و دردآلودِ گذشته هام. به رمزی کردن وبلاگ و بیرون ریختن درون و. اما هنوز به نتیجه ای نرسیدم و منتظرم که سکوت هام، س هام، زل زدن هام به آسمون، سفرهام به درونم و. راه درست رو پیش روم باز کنه.

 

 

 هرروز دارم کشف میکنم، بی گشتن پیدا میکنم و از اشتراک گذاشتن و انتشارِ اونها لذت میبرم چون به نظرم تو این دنیا هیچی قشنگ تر از گرفتنِ پیام ها و رسوندنشون به اونهایی که میخوان نیست همه مون قصه هایِ قشنگمون، دردهامون، شادی هامون، رنج هامون و حتی عادی ترین روزهامونو میتونیم تبدیل به ستاره هایی کنیم که زندگیِ آدمها رو نوربارون کنه!! ما میتونیم محول الحال و مقلب القلوب باشیم اما قبلش باید از خودمون شروع کنیم!!

 

 

 ماه رمضانِ 2سال پیش کار کردن با فردی آگاه و حرفه ای که شناخته بودمش،  آرزوم بود و محال می دیدمش، ماه رمضانِ امسال دارم به طرز شگفت انگیزی  با همون آدم کار میکنم. بی اینکه اونقدرها در اون آرزو، خودکشی کرده باشم! خیلی هم فیدبک هایِ خوبی میگیرم ازش و از کارم خیلی راضیه. ما می تونیم خیلی راحت وسطِ آرزوهامون قدم بزنیم، به شرطِ اینکه با یقین و بی شک بخوایم اما به چگونگیِ برآوردنش، فکر نکنیم. مرحله ی یقین، مرحله ی عجیبیه و رسیدن بهش، شگفت انگیزترین هارو خلق میکنه.

 

 

 من میخوام ستاره های این پستم رو روشن کنمو برم:

1) برای رسیدن به چیزی یا کسی، فهمِ موردی، درکِ موضوعی، مفهوم یابی، رسیدن به یقین و. زور نزنید. به خودتون فشار نیارید بیش از حد کنکاش نکنید اجبار و باید برای خودتون نسازید. گرفتن هیچ چیز در این دنیا زوری نیست رها، در لحظه و سوار بر امواجِ دریایِ زندگیتون باشید هرچیز، هر درک، هرکس و. به موقعه ش، وقتی بهش نیاز دارید و آماده ش هستید، از راه میرسه. حتی تو چیزهای کوچک مثل یک کتاب یا فیلم، قرار نیست همه چیز رو بفهمیم گره ها با دندون فقط محکم تر میشن!

 

2) دست از سرِ خودتون بردارید خودتون رو همونطور که هست بپذیرید(با هر توانایی، با هر هوش، با هر خُلقیات، با هر نقص، با هر بدیُ خوبی، با هر حسنُ عیب و.) عاشقش بشید، بغلش کنید، قدرشو بدونید و فقط بهش هرروز آگاه تر بشید(آگاهی به خودتون و تمرین آگاه شدن به خود در هر لحظه، معجزه میکنه. انسان تر، شریف تر و باشکوه ترمون میکنه. این آگاهی مارو در جایی قرار میده که به خودمون و بقیه کمترین آسیب رو بزنیم. وقتی آسیبی نیست پس آزادیم هرکاری دوست داریم بکنیم. وقتی هرکاری دوست داریم میکنیم، لذت میبریم. لذت و سرخوشی، آغازِ ساختنِ اون دنیاییه که میخوایم) با همونی که هستید بخوانیدُ بکوبیدُ برقصیدُ خلق کنید که این لحظه، دیگر برنخواهد گشت!

 

3) نگرانِ امروزُ حالِ الآنُ حسِ بدتون نباشید! فردا روزِ دیگه ایه که به اندازه ی 86400 ثانیه ش، فرصتِ تغییر داره هیچی همین طوری نمی مونه کیف کنید با خوبی ها و صبوری کنید با بدی ها هر چیزی تمام میشه و میگذره. تو این اتمام ها، حرفهایِ زیادی هست؛ یکی قدر دانستن و یکی نشکستن!! چنان نماندُ چنین نیز هم نخواهد ماند!

 

 

 شما هم اگر دوست داشتید، از ستاره هاتون بنویسید واسم و تبدیل به نوری بشید که هیچ تاریکی در مقابلش دوام نمی یاره

 

 

از خاکِ نطفه هایِ خون آلودم، درختانِ زیبارویی قد میکشند

و من میدانم سایه ی آنها، پناهِ خستگی هایِ هر رهگذر میشود

و من دردهایِ هر زاییدن را تاب می آورم که سایه باشم!! 

                                                                    سایه


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها